دومینو
چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۹:۴۰ ق.ظ
از فردا به بعد میافتم روی دور استرس و دومینوی کارهای پیش روم. فقط میترسم یکجایی از این سربالایی دستم بلرزه و یکی از دومینوهارو کج بذارم و همه چیز خراب بشه. اون موقع بعید میدونم راه جبرانی باشه؛ از طرفی دوباره چیدنش هم زمان و توانی میخواد که دیگه من تحملش رو ندارم.
دقیقا انگار دارم روی لبه پشت بوم راه میرم، و تنها چیزی که هنوز باعث شده حتی یک ذره حرکت کنم، امید و رویاست.
- ۰۴/۰۲/۱۱